1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جنبش انقلابی ۱۴۰۱؛ پویشی ملی، دمکراتیک و آوانگارد

علی افشاری
۱۴۰۱ آبان ۲۱, شنبه

از جمله شعارهایی که مردم در خیزش عظیم ایران سر می‌دهند یکی هم این است: «بهش نگین اعتراض، اسمش شده انقلاب». آیا می‌توان بر این خیزش سراسری نام "انقلاب" نهاد. این جنبش چه ویژگی‌هایی دارد؟ نظر علی افشاری، تحلیلگر سیاسی.

https://p.dw.com/p/4JRDe
Szenen aus den jüngsten Protesten im Iran
عکس: UGC

جنبش انقلابی ۱۴۰۱ مردم ایران در آستانه ورود به دومین ماه فعالیت خود است. این جنبش که سمت و سو و ویژگی‌های انقلابی دارد، هم ایران و هم دنیا را مبهوت ساخته است. مهم‌ترین دلیلی که به این جنبش ویژگی انقلابی بخشیده، ماهیت غافلگیرکننده و بروز طوفانی آن است که همه معادلات را تغییر داده است. پهنا و ژرفای فعالیت آن لایه‌های زیرین و زبرین جامعه را در بر گرفته است.

قدرت این جنبش در حدی بوده که بزرگترین بحران سیاسی را برای جمهوری اسلامی رقم زده است، به‌گونه‌ای که برخی از مقامات نظام به صراحت به امکان فروپاشی اشاره کرده‌اند. موضعگیری آنها در خصوص اینکه جمهوری اسلامی باقی می‌ماند، از سر انفعال و هراس ‌است. حتی برخی از آنها چون سردار رسول سنایی‌راد، معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی "فرمانده کل قوا"، اذعان کرده است که «نظام از دست نرفته اما ضربه خورده‌ایم». محمدرضا باهنر، از کارگزاران قدیمی نظام، نیز بیانیه مشترک وزرات اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص سناریوی انتساب اعتراضات به "توطئه دولت‌های آمریکا و اسرائیل" را "روزنه امید" دانسته است.

اگرچه جنبش انقلابی ۱۴۰۱ هنوز با انقلاب فاصله دارد، اما عناصر و ویژگی‌هایی دارد که امکان بروز انقلاب را تقویت می‌کند و یا حتی اگر به فرجام مناسب نرسد، باز زمینه‌ساز انقلاب در آینده خواهد شد و با تثبیت کردن گذار انقلابی روند تغییر نظام جمهوری اسلامی را تسریع و تسهیل می‌کند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این جنبش که با خیزش ناگهانی شروع شد، پویایی بالایی داشته و از تنوع و گستردگی بالای جغرافیایی، نسلی، سیاسی، اتنیکی، طبقاتی و فرهنگی برخوردار است. تا کنون دست‌کم در ۱۳۰ شهر کشور  و در تمامی استان‌ها حداقل یک تجمع اعتراضی خیابانی مشاهده شده است.

علاوه بر آنها رصدیابی و تجزیه و تحلیل محتوایی آن نشانگر وجهه مترقی و رو به جلو است. به عبارت دقیق‌تر جنبشی به تمام معنا مدرن و نوین است. این تازگی و بروز بودن به معنای گسست کامل از گذشته نیست. تبار آن برای برقراری نهادهای مدرن و پذیرش انسان آزاد و مختار و رها از قید بنیادهای سیاسی کهن و متعلق به اعصار سپری‌شده به انقلاب مشروطه می‌رسد. همچنین در امتداد مبارزات مردم ایران در پساانقلاب بهمن ۵۷ است. رویکرد انقلابی آن در ادامه شکست تکاپوهای اصلاح‌طلبانه (رفرمیستی) و تنگناهای ساختاری آزموده‌شده محقق گشته است. غلط نیست اگر آن را انقلاب پسااصلاح‌طلبانه بنامیم.

از آنجا که هر حرکتی باید بر اساس اتفاقات در متن ارزیابی شود، حاشیه امری نامتعلق به ویژگی‌های اصلی هر حرکت اجتماعی و سیاسی است و از آن نیز گریزی نیست؛ از این رو در ادامه با تبیین اتفاقاتی که در متن اعتراضات سراسری رخ داده است، استدلال می‌شود که چرا این جنبش ریشه‌های عمیق ملی، مردمی، دموکراسی‌خواهانه و آوانگارد دارد.

شعارهای مترقی که بر مولفه‌هایی چون "آزادی"، "حقوق زن"، "ضدیت با اقتدار"، "برابری" و "مشارکت سیاسی بدون تبعیض" استوار است، مزیت‌های اصلی جنبش انقلابی یادشده هستند. این جنبش به شکلی عمیق خواهان برقراری توامان آزادی‌های مدنی، فرهنگی و سیاسی است. هیچ انگاره ایدئولوژیکی ندارد و خود زندگی و تکیه بر زیست در زمین و شادی‌های متعارف انسانی که مستقل از عقیده و نظام باور واجد ارزش و کرامت است، در کانون توجه آن قرار دارد. ارزش‌ها و باورها را با حفظ تکثر موقعی گرامی می‌دارد که در خدمت زندگی باشند. این زندگی هم جنبه‌های مادی و معیشتی دارد و هم جنبه‌های فرهنگی و معنوی. انسانی را ارج می‌نهد که خواهان زندگی نرمال و خارج از گفتمان‌های همسان‌ساز و تعمیم‌دهنده است. دخالت دولت و نظام اجبار در زندگی فردی و جمعی را رد می‌کند. مدافع پذیرش سبک زندگی متنوع و بی‌طرفی دولت در این حوزه است. شعارهای مختلف جنبش را می توان در سرفصل "زندگی انسانی" خلاصه کرد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

نیروی اصلی حامل این جنبش جوانانی هستند که در چارچوب گفتمان جهانی شدن و ارتباطات باز با دنیا و درهم‌تنیدگی ملل مختلف رشد یافته‌اند. آنها خواهان زیست جهانی و پایان دادن به نگرش‌های انزواجویانه هستند. این خواست در کنش اعتراضی آنها نمایان است و از این زاویه در بخش‌های مختلف دنیا با استقبال مواجه شده است.

این جنبش در عین حال ویژگی‌های فرهنگی متمایزی نیز دارد که با نظام باور نسل‌های گذشته حداقل در برخی موارد تطابق ندارد و چه بسا متعارض است. از این زاویه می‌توان آن را یک جنبش پادفرهنگ نیز به حساب آورد که خواست‌هایی را مطرح می‌کند که در گذشته مورد پذیرش رسمی و عمومی نبودند. پذیرش خرده‌فرهنگ‌های متفاوت و طرد نظام‌های فرهنگی فراگیر این جنبش را با حرکت‌های جهانی چون جنبش دانشجویی ماه مه ۱۹۶۸ فرانسه پیوند می‌دهد.

این جنبش در عین اینکه سویه جهانی دارد، ملی نیز هست. در هیچیک از تجمعات شعارهای فراگیر و نمایان برای مداخله خارجی داده نشده است. تقاضا فقط برای حمایت است و سمت‌گیری به نفع دخالت ناموجه از سوی دولت‌های خارجی نداشته است. استقلال کشور در کنار آزادی مورد توجه بوده است. این حکومت است که با سناریوسازی‌های ناشیانه می‌خواهد حرکت را به معماری غرب نسبت بدهد. بخش مسلط اعتراضات خواهان آشتی و حسن رابطه با دنیا است و دشمنی را رد می‌کند، اما در عین حال بر استقلال و درون‌زایی کنش اعتراضی نیز اصرار دارد.

اتکای جنبش انقلابی بر نیروی دگرگون‌ساز مردم از طریق کنش انقلابی و خلق قدرت مردم در خیابان‌ها و اشکال گوناگون نافرمانی مدنی است. ایران‌گرایی در پویش مدرن ، میهن‌دوستانه و مردمی در آن بسیار پررنگ است. اما این ملی‌گرایی متاثر از انگاره‌های غیرزمینی و فراتاریخی نیست که زیست حال انسان‌ها را محکوم به پذیرش بنیادهای ثابت انتزاعی می‌کند. این ملی‌گرایی دگرستیز نیست و برعکس دگرپذیر است و تنوع و تکثر در درون واحد ملی را به رسمیت می‌شناسد و با موازین انسانی و دمکراسی مقید و ضابطه‌مند می‌شود. به همین جهت است که در تهران شعار سر داده می شود: «کردستان، زاهدان، چشم و چراغ ایران» و در زاهدان نیز شعار «از زاهدان تا تهران، جانم فدای ایران» پاسخ می‌گیرد. گرایش‌های واگرایانه و جدایی‌طلبانه در تمامی مناطق پیرامونی ایران را به حاشیه رانده است.

تقریبا با ضریب اطمینان بالا می‌توان گفت، علی‌رغم چالش‌های موجود هیچگاه تا به این اندازه همبستگی ملی در ایران تقویت نشده بود. منتهی این همبستگی تکثر قومی، زبانی و فرهنگی در ایران را به رسمیت شناخته و در کنه خود به‌شدت ضد تبعیض است.

جهت کلی حرکت نیز به سمت دمکراسی و نفی تمامی اشکال استبداد است. شعارها نویدبخش آینده است و رویکرد ارتجاعی و گذشته‌نگر ندارد. خواهان شکل‌دهی به مناسبات سیاسی نوین در ایران با رد تمامی اشکال پیشامدرن حکمرانی است. شعارها و محتواهای نمادین ویژگی سکولار و فرادینی دارد. در کلیتش دینی نیست، اما ضد دینی هم نیست. در برخی موارد به صورت غیرمستقیم از مفاهیم جاافتاده مذهبی نیز استفاده شده است.

شیوه رهبری میدانی و سامان‌دهی کنش جمعی به شیوه مشارکتی و افقی است. رویکرد از بالا به پایین و نظام تصمیم‌گیر هرمی و رهبری کاریزماتیک فردی در آن جایگاهی ندارد. تاکید بر مشارکت جمعی و فراگیر است. هر کس به اندازه توان خود و در ارتباط با دیگری و مجموعه به آورده‌های جنبش می‌افزاید. هیچ فرد و گروهی در جنبش انقلابی نقش ویژه و برجسته ندارد، اما در عین حال از حضور همه استفاده می‌شود.

نیروهای حامل و حامی جنبش در عین اینکه خواهان پایان دادن به بی‌عدالتی و دیکتاتوری هستند و نویدبخش آزادی برای همگان هستند، اما در مبارزه با شر و دستگاه سرکوب محکم و سازش‌ناپذیرند. قاطعیت و روحیه سلحشورانه در مبارزه کم‌نظیر است و حتی از جهاتی بی‌سابقه است.

از این رو  با توجه به نکات پیش‌گفته، جنبش انقلابی ۱۴۰۱ در عین بیم‌ها و امیدها چشم‌انداز روشنی برای آینده ایران و عبور از ابرچالش‌های گوناگون پدید آورده است که باید اعتبار اصلی آن را به نسل‌های دهه هفتاد و هشتاد ایران داد که شگفتی‌آفرین ظاهر شدند.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

علی افشاری تحلیلگر سیاسی
پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر